نوشته شده توسط : گنجی

india_canada_plane_ganji

داستان مهاجرت هندی ها به کانادا

کانادا کشوری مهاجر پذیر است که پذیرای ملیت های گوناگونی است. هر کدام از ملیت ها نیز فرهنگ متفاوتی دارند. سعی ما بر این است که جنبه های مثبت هر گروه مهاجر را طی مقالات بعدی برای شما عزیزان نشان دهیم، تا باعث پیشرفت جامعه ایرانی خودمان باشد. همکاران ما در بخش مقاله نویسی پذیرای تجربه شما خواهند بود.

جمعیت هند در کانادا تاریخچه زیبایی را نسبت به بقیه کشورها دارد. شروع آن تنهابا مهاجرت چند نفر هندی به ایالت بریتیش کلمبیاVancouver, British Columbia بود. هندی های کانادایی در حال حاضر یکی از بزرگترین و بیشترین اجتماع مهاجرین  . . . . . .


ادامه مطلب(کلیک کنید)



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

خودکشی جمعی از مادران پناهجوی ایرانی در جزایر استرالیا

  شماری از زنان ایرانی که درجستجوی سراب زندگی در استرالیا سر از بازداشتگاههای مخوف در جزایر مانوس در آورده اند، همه درها را بروی خود بسته دیده اند مگر خودکشی، این زنان به همراه تعدادی از زنان عراقی و سوری  امیدوارند با خودکشی حداقل فرزندان شیرخوارشان از این وضع فلاکت بار جزیره نجات پیدا کنند. 


با رسانه ای شدن این خودکشی های جمعی زنان، نخست وزیر استرالیا صبح زود زمانی که هنوز مردم بر سر سفره های صبحانه بودند در تلویزیون ظاهر شد و اب پاکی را بدست این زنان ایرانی ریخت : به نظرمن هیچکس به ما نمی‌تواند بگوید اگرما را شهروند دائمی نکردید آنگاه خودکشی می‌کنیم هیچ استرالیایی وهیچ فردعاقلی به ما نمی‌گوید که ما تسلیم این فشارهای روحی شویم .


اما بیل شورتن رهبر جناح مخالف دولت استرالیا پاسخ نخست وزیر را اینگونه داد: این اظهارات نخست وزیریک نقطه ضعف برای اومحسوب می‌شود چرا که این زنان تحت مراقبت دولت استرالیا هستند باید مانند - انسان با آنها برخورد کرد .


موضوع خودکشی این  مادران پناهجوی ایرانی و غیر ایرانی به پارلمان استرالیا نیزکشیده و دولت هم اعلام کرده است درباره هویت واقعی این مادران اظهار نظرنمی کند اما رییس جمهور دولت محلی جزیره کریسمس گفته است برای هر یک از این مادران یک مامور قرار داده شده که همواره مراقب انهایند تا دست به خودکشی نزنند.


9 زنی که گفته‌اند خودرا قربانی می‌کنند باورشان این است که درصورتی که خودکشی کنند کودکان بی‌مادرشان تحت مراقبت دولت استرالیا درمی‌آید وازاین وضع نجات پیدا خواهند کرد اما این زنان هم اکنون دربازداشتگاه کریسمس تحت مراقبت شدید قراردارند حتی دردستشویی وهنگام شیردادن بچه‌هایشان هنگام غذا خوردن وخوابیدن ما ماموری را برای هریک ازاین مادران قرارداده‌ایم که از دومتری آنها دورترنمی‌شوند تا دست به خودکشی نزنند .


دولت استرالیا می گوید این مادران اقدام به خودکشی کرده اند و یکی از انها نیز خود را از پشت بام به پایین پرتاب کرده است. سارا مارس که خود بازدداشتگاه مادران ایرانی واقع درجزیره کریسمس را دیده از شرایط وحشتناک و غیر انسانی این جزیره می گویدکه این مادران  را به خودکشی وادار کرده است


سارا مارس : شرایط بازداشتگاه درمجموع برای خانواده‌ها بسیاربده بازداشتگاه بسیارشلوغ وگرم ازامکانات اولیه محروم هست اونها دراین شرایط بزورنگهداری می‌شوند وشرایط روحی بسیاربدی دراونجا وجود داره .


با این حال رییس دولت محلی جزیره مانوس به این زنان ایرانی و غیر ایرانی گفته است علیرغم تلاش انها برای خودکشی هیچ راهی برای نجات انها وجود ندارد.                                                            


مطلقا" هیچ امیدی برای آنها وجود ندارد اونها هیچگاه دراسترالیا ساکن نخواهند شد بلکه یا به ناآرو یا جزیره مانوس خواهند رفت .


مانوس همان جزیره ای است که زمستان سال گذشته رضا براتی جوان 23 ساله پناهجوی  ایرانی پس از اعتراض به شرایط بد زندان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و جان خود را از دست داد.



:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

jobs_canada_ganji_labour_market

شرایط و زمان مورد نیاز برای دریافت ویزای کار کانادا

ویزای کار که با دریافت امتیاز خوبی باعث تسریع در اخذ ویزای کانادا ی شما می گردد، شرایط خاصی دارد که در مطالب زیر در مورد آن به تفصیل توضیح می دهیم.البته بهتر است خبر قبلی را مطالعه کنید.

تعداد زیادی از شرکتها می دانند که هنگام جستجو برای یک پرسنل جدید زمان یک گوهر است. وقتی یک موقعیت مهم برای روزها هفته ها و یا ماهها خالی می ماند یک شرکت هزینه زیاد ی و منابع ارزشمندی را ازدست می دهد. پس برای شرکتهایی که از خارج نیرو استخدام می کنند مهم است که به زمان مورد نیاز برای اوردن نیروهای خارجی از خارج, اگاه باشند.

مدت زمان شناسایی یک نیروی خارجی تا استخدام و شروع به کار آن در کانادا می تواند خیلی زیاد باشد. عواملی مانند ملیت و حرفه کارمندان نه تنها درمیزان کار مورد نیاز و تقاضاهای دولت نوسان دارد بلکه می تواند تاثیر زیادی درزمان پردازش یک درخواست بگذارد.

در این مقاله خلاصه ای از چندین طرح متداول که کارفرماها برای اوردن نیرو به کانادا با آن مواجه می شوند و همچنین برخی از نکات برای آوردن متخصصان در سریع ترین بازه زمانی ممکن وجود دارد.

 

درخواست کار توسط Labour Market Opinion Application

یک درخواست مجوز کار در ابتدا به اینکه شرکت کانادایی یک LMO تهیه کند، نیاز دارد. یک LMO که به وسیله وزارت اشتغال و توسعه اجتماعی کانادا ارائه شده تصدیق می کند که یک شرکت کانادایی . . . 


ادامه مطلب را بخوانید:



:: بازدید از این مطلب : 29
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

passport_canada

تقویت قانون شهروندی کانادا

همانطور که در پست های قبلی توضیح دادیم؛ دولت کانادا پیشنهاداتی برای اصلاح قانون شهروندی و نحوه اعطای آن داده است. این تقویت قانون شهروندی کانادا (لایحه C-24) بزرگترین تغییر اعمال شده طی 37 سال گذشته است.

بعضی از این تغییرات شامل:

-          حضور 183 روز در سال و به مدت 4 سال طی 6 سال قبل از ارائه پرونده

-          الزام حضور افراد سیتی زن در کانادا، که در قانون فعلی چنین چیزی صادق نیست

-          الزام به ارائه پرونده مالیاتی  . . . . 



ادامه مطلب را در وب سایت اصلی مهاجرت کانادا بخوانید:



:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

red carpet attaran

رضا عطاران در ماه رمضان رکوردها را با "فرش قرمز" جابجا کرد،

رضا عطاران که موعد ماه رمضان برای اکران فیلمش "رد کارپت" که بعدا "فرش قرمز" نام گرفت، را بدست آورد توانست رکورد فروش تمام سینما ها را جابجا کند.

عطاران شکست ناپذیر است شاید خصوصیت متولیدن اردیبهشت است،چراکه فیلمش نه تنها این روزها در صدر جدول فروش فیلم ها قرار گرفته، بلکه چند رکورد را هم در تاریخ سینمای ایران تکان داده.

او همیشه فیلم هایش حاشیه داشته اند و شوخی هایش خارج از عرف جامعه است ولی امسال با توجه به مسابقات جام جهانی 2014 برزیل و حضور والیبال ایران در جام جهانی ایتالیا و ماه رمضان باز مردم به دیدن فیلم او رفتند.

"فرش قرمز" ماجرای یک بازیگر با سابقه 14 ساله تاتر است که رویای دیدن کارگردانی محبوب، که بارها در فیلم نام "استیون" و بازیگری مانند"آشواریا" را خواهید شنید را دارد، و خود را به فرانسه و کن می رساند در آنجا . . . .(بهتر است بقیه فیلم را خودتان ببینید تا جذاب باشد)

سوابق رضا عطاران را همه می دانند، "ورود آقایان ممنوع" با فروش 6 میلیارد تومان، "طبقه حساس" نیز با فروش 6 میلیارد تومان، "خوابم میاد" با فروش 3میلیارد تومان، و حالا فرش قرمز . . . میتواند موفقیت خوبی برای او باشد و گوی سبقت را از فرهادی بگیرد.

گفتگ%D���ی پیش رو چند و چونی است در باب اینکه چگونه می‌شود در جشنواره فیلم کن اسیر وسوسه فیلم هنری ساختن نشد اما یک کمدی خوب برای تماشاگران سینما ساخت.

 

با توجه به شرایط خاص تولید فیلم «رد کارپت» که در محدوده زمانی جشنواره فیلم کن ساخته شد، روند تولید، شکل‌گیری ایده و ساخت فیلم در آن شرایط خاص چگونه بود؟

 

ایده اصلی فیلم برای آقای احمدی است که چند دوره قبل‌تر در جشنواره فیلم کن حضور و طرحی داشتند که آدمی معمولی دوست دارد به جشنواره فیلم کن برود و به فرش قرمز برسد. آقای احمدی‌ این طرح را برای ساخت فیلمی کوتاه و هنری در نظر داشتند و با من در میان گذاشتند و من گفتم هستم. پس از اینکه این طرح را مطرح کردند و چند باری درباره طرح صحبت کردیم کم‌کم قرار شد از آن چارچوب فیلم کوتاه و هنری مرسوم فاصله بگیریم و در قالب این طرح می‌توانیم حرف‌های دیگری هم بزنیم.

 

از آن به بعد سعی کردیم به مقولات و مسائل دیگری مثل مسائل فرهنگی، اجتماعی و مسائلی که در سینمای ایران وجود دارد نیز بپردازیم. به این نتیجه رسیدیم که شخصیت اصلی‌مان می‌تواند هنرور سینما باشد. آدمی که متوهم است و دوست دارد در کن ارتباطاتی برقرار کند و به جایگاهی برسد که نه‌چندان عقلانی است و نه امکان‌پذیر. این وضعیت تنها به حرفه‌ سینما و افرادی که در این حوزه شاغل هستند محدود نمی‌شود. این وضعیت می‌تواند مبتلا به همه افراد جامعه در هر حوزه و جایگاهی باشد. همان طور که شخصیت اصلی فیلم «رد کارپت» دوست دارد به جایگاهی بهتر برسد ما هم دوست داریم به جایگاه بالاتری برسیم، اتفاقات بهتری برای ما بیفتد و ارتباطات بهتری برای ما مهیا شود تا زندگی بهتر و کارهای قابل توجه‌تری داشته باشیم. کارهایی که در سطح جهانی دیده شود. بنابراین می‌شود گفت که زندگی این طوری است و در تمام سطوح زندگی این خواست و حس وجود دارد که از وضعیت حال و موجود رضایت نداریم و می‌خواهیم به سطح بالاتری برسیم.

 

در این وضعیت برخی توهمات بیشتری نسبت به تغییر شرایط و بهبود اوضاع دارند و برخی نه. آدمی که در قصه ما هست توهمات بسیاری نسبت به تغییر شرایط دارد، چنان که فکر می‌کند می‌تواند طرح فیلمنامه بعدی وودی‌آلن را به خود وودی آلن ارائه کند، می‌تواند با استیون اسپیلبرگ کار و حتی می‌تواند برای اسپیلبرگ خط مشی کاری تعیین کند تا آنجایی که در فیلم هم می‌بینیم که شخصیت اصلی داستان متنی را آماده می‌کند و می‌گوید بازیگران ایرانی نباید در صحنه‌های غیراخلاقی بازی کنند، بنابراین تو هم (اسپیلبرگ) نباید چنین فیلم‌هایی بسازی و هنرمندان سرمشق جوانان و آیندگان هستند و… پس می‌بینیم که تو هم شخصیت اصلی فیلم چقدر شدید است. شاید در زندگی واقعی‌مان چنین شخصیت‌هایی نباشیم اما حتما چنین ‌آدم‌هایی را در زندگی‌مان دیده‌ایم، من که دیده‌ام و فکر می‌کنم شما هم دیده باشید. فکر ما این بود که چنین شخصیتی را پرورش دهیم تا از طریق دیدگاه‌ این شخصیت و مواجهه‌اش با موقعیت‌های مختلف بتوانیم به طرح برخی مشکلات چندساله اخیر جامعه و سینمایمان بپردازیم.

 

می‌خواستیم به مسائل دیگری همچون غربت این سفرها، اختلافات فرهنگی و به مواجهاتی که در این سفرها پیش می‌آید پرداخته شود. همچنین بر اساس فیلم‌هایی که احمد احمدی از دوره‌های قبلی جشنواره فیلم کن گرفته بود و همه‌شان را با هم دیدیم و خیلی از لوکیشن‌ها بر اساس همین فیلم‌هایی که دیدیم انتخاب شدند غیر از این فیلم‌ها و سفر به کن مشکلات مشترکی در سفر به خارج از کشور وجود دارد که تصمیم گرفتیم از ‌آنها در فیلم استفاده کنیم، مثل قضیه شلنگ که در فیلم استفاده کردیم، بر اساس همین تجربه سفر برخی از ایرانی‌ها به خارج از کشور شکل گرفت.

 

پیش‌تولید این فیلم بر عهده آقای احمدی بود و آشناهایی که ایشان در کن داشتند و سه، چهار ماه پیش از شروع کار تماس‌های لازم گرفته شد و ما می‌دانستیم جاهایی که باید برویم کجا هستند، رفتیم و آشناهایی را که باید با آنها کار می‌کردیم، می‌شناختیم. به جز بازیگران که اغلب همان جا مشخص می‌شدند بنابراین مرحله پیش‌تولید تا پیش از سفر به کن به طور کامل انجام گرفت. بزرگ‌ترین ویژگی این کار سادگی این کار بود که ما این ویژگی را چه در مورد وسایل و چه در مورد عوامل رعایت کردیم.

 

فیلم «رد کارپت» با توجه به آنچه در فیلم می‌بینیم و آنچه به طور کلی درباه شرایط تولید فیلم گفتید، چند درصد از فیلمنامه به طور کامل در ایران نوشته شد و چند درصد از آن بر اساس موقعیت‌های بداهه در کن شکل گرفت؟

 

اصلی که به آن در فیلمنامه وفادار بودیم کلیت روند فیلمنامه بود که به طور کامل در ایران شکل گرفته و ابتدا و انتهای فیلمنامه برای ما مشخص بود و کلیت فیلمنامه را مشخص کرده بودیم اما در مورد جزییات به خودمان اجازه ندادیم که خیلی حساب شده پیش برویم چراکه شرایط تولید ما در کن به گونه‌یی نبود که بخواهیم همه چیز را به ترتیب و دقت مشخص کنیم، ما نمی‌توانستیم در فیلمنامه بگوییم محل اقامت شخصیت اصلی اتاقی ۱۰ متری با مشخصاتی خاص است و آن وقت به کن می‌رفتیم و به احتمال زیاد نمی‌توانستیم دقیقا به چنین اتاقی با چنین مشخصاتی برسیم و به مشکل برمی‌خوردیم. بنابراین بخش انتخاب لوکشین‌ها و انتخاب بازیگرها به طور کامل در کن صورت گرفت. به این ترتیب هر لوکشینی که شرایط فضایی و مالی‌اش با شرایط و نیازهای ما متناسب‌تر بود را انتخاب می‌کردیم البته این نکته مهم را در نظر بگیرید که بخشی از فیلم به شکل مستند به دست آمده و گرفته شده است و بخش دیگری از فیلم هم به شکل نمایشی انجام شد و به دست آمد.

 

می‌توانید به شکل کمی بگویید چند درصد از فیلم مستند بوده و چند درصد نمایشی؟

 

۶۰ درصد از فیلم مستند است و ۴۰ درصد از فیلم نمایشی. در واقع بخش‌های نمایشی فیلم علاوه بر پیشبرد قصه و درام فیلم این کارکرد را نیز داشت که بخش‌های مستند فیلم را به یکدیگر مرتبط و کلیتی واحد را ایجاد کند. به همین دلیل بر مبنای بخش‌های مستندی که داشتیم و به دست می‌آوردیم، هر شب بخش‌های دراماتیک فیلمنامه را می‌نوشتم تا بخش‌های مستند به هم پیوند بخورند.

 

به طور مثال در سکانس نردبان‌ها ما اول صحنه‌ جای‌گیری نردبان‌ها را گرفتیم و بعد من صحنه قبل و بعدش را نوشتم که شخصیت اصلی چگونه این نردبان را جور می‌کند و موفق می‌شود که از نردبان بالا برود یا مثلا صحنه‌هایی که پلیس هیچ جا مرا راه نمی‌دهد کاملا مستند است. مثال دیگر برخوردم با جیم جارموش و تیلدا سویینتون است که ما ابتدا صحنه این برخورد را به شکل مستند گرفتیم و سپس صحنه قبل و بعدش را به شکل نمایشی نوشتم. صحنه قبلی‌اش این بود که با کارت خانه سینما می‌رفتم وارد سالنی می‌شدم که جیم جارموش و تیلدا سویینتون در آن حضور داشتند و صحنه بعدش هم این بود که من در مورد برخوردم با این دو نفر صحبت می‌کردم که من توانستم جارموش و سویینتون را ببینم اما نتوانستم طرح را به آنها بگویم چون زبانم بند آمد به این نحو ارتباط بین بخش‌های مستند و بخش‌های نمایشی را برقرار می‌کردم.

 

پیش از این هم تجربه کار مستند و مواجهه با چنین موقعیت‌هایی را داشتید؟

 

این شکل تجربه کار مستند را نداشتم ولی همیشه واقعی بودن و واقعیت را در سینما خیلی دوست دارم حتی در سریال‌ها و فیلم‌هایی که بازی می‌کنم سعی می‌کنم بازی‌ام برای هر نقش واقعی و درست باشد. به دلیل همین تعلق خاطرم به واقعیت، مستند را خیلی دوست دارم. احساس می‌کنم هر چقدر به واقعیت نزدیک شوید هم نتیجه کار درست‌تر می‌شود و هم بیشتر بر دل می‌نشیند و تاثیر می‌گذارد.

 

آیا این علاقه به مستند باعث نشد که از چارچوب کلی که برای فیلمنامه و فیلم «رد کارپت» در نظر گرفته بودید، خارج شوید و در همان فضای مستند حرکت کنید؟

 

چرا این طور بوده است. مثلا همان سکانس نردبان که اشاره کردم، قرار بود که نردبانی را به هر ترتیب به دست آورم و نردبان را به محل فرش قرمز ببرم و از نردبام بالا نروم و فرش قرمز را ببینم قرار بود در آن سکانس فقط همان اتفاق باشد اما ناگهان آقایی آمد که از نردبان من بالا برود و دید من هستم و می‌خواست برود که من صدایش کردم و صحنه نوع دیگری ادامه یافت و شکل دیگری شد. از این دست موارد در بخش‌های مستند فیلم بسیار پیش آمد و از آنها استفاده کردم.

 

چه میزان از این اتفاقات مستند و بداهه‌پردازانه در نسخه نهایی فیلم به کار گرفته شد؟

 

آنچه در نسخه نهایی فیلم اتفاق افتاده این است که شما نمی‌توانید تشخیص دهید که کدام بخش‌ها مستند و کدام بخش‌ها نمایشی است. کدام بازیگرها بازی کرده‌اند و کدام بخش‌ها اصلا بازیگر نیستند و بازی نکرده‌اند. تشخیص این تفاوت کار سختی شده است و در طول کار سعی کردم که این اختلاف سطح بازی‌ها به چشم نیاید. همان طور که گفتم ۶۰ درصد فیلم واقعا مستند است و از بین این همه آدم که در فیلم می‌بینیم ۷، ۸ نفر هستند که می‌دانند بازی می‌کنند.

 

با توجه به آنچه درباره روند شکل‌گیری فیلمنامه و تولید فیلم توضیح دادید، تدوین چقدر در نتیجه نهایی فیلم «رد کارپت» تاثیر داشت؟

 

تدوین تاثیر زیادی داشته است، طوری که بخش‌های نمایشی که به کلیت فیلم لطمه می‌زده در تدوین حذف کردیم و بیشتر به حفظ وحدت کلیت و لحن فیلم توجه داشتیم. به عنوان مثال در سکانس نهایی فیلم که پولم دزدیده شده بود و دربه‌در می‌شوم، نامزد همسایه‌ام مرا در ساحل حسابی کتک می‌زند اما این کتک‌خوری مفصل حذف شده است. به همین دلیل است که در پایان فیلم می‌لنگم. این صحنه نمایشی را حذف کردیم چراکه به کلیت فیلم لطمه می‌زد و می‌خواستیم یکدستی فیلم را حفظ کنیم.

 

سادگی ای که گفتید در این فیلم برای شما خیلی اهمیت داشت مشخصا مربوط به چه بخش‌ها و عناصری از فیلم می‌شود؟

 

سادگی عنصر اساسی تولید فیلم «رد کارپت» است، چه در نسخه نهایی فیلم و چه در فرآیند تولید فیلم. تا جایی که ما در مورد وسایلی که با خود به کن بردیم این سادگی را لحاظ کردیم ما می‌توانستیم تجهیزات زیادی برای فیلمبرداری ببریم اما حتی تجهیزات نورپردازی نیز با خود نبردیم.

 

یکی از دلایل کاربرد این سادگی نزدیک شدن به همان وجه مستند و اسنادی فیلم است که برایم خیلی مهم بود. در مقابل سعی کردیم با حداقل وسایل ضروری مثل دو دوربین «۵۰» و یک پایه دوربین و تجهیزات معمول و مرسوم صدا کارمان را انجام دهیم. این معیار را در مورد انتخاب بازیگر نیز لحاظ و از انتخاب بازیگرانی که خیلی نمایشی بودند پرهیز کردیم و در هدایت بازیگران سعی کردیم خیلی راحت باشند. مثلا آن زنی که نقش صاحبخانه را بازی می‌کند، از او خواستیم تا لباس خودش را سر صحنه بیاورد و استفاده کند. همچنین در خیلی از مواقع انتخاب‌هایم در مورد بازیگران مبتنی بر امکانات محدودی بود که در آن شرایط موجود بود و من از بین سه گزینه برای بازیگر باید یکی را انتخاب می‌کردم که فقط کمی از دو تای دیگر بهتر بود.

 

برای ارتباط برقرار کردن و هدایت بازیگران خارجی دستیار ویژه ای داشتید؟

 

همان آقایی که نقش دزد را بازی می‌کرد، به زبان فرانسه مسلط بود و در هدایت بازیگران به من کمک می‌کرد.

 

خودش بازیگر بود؟

 

نه «رد کارپت» اولین فیلمش بود. آنچه در طول تولید فیلم در کن برایم جالب بود همکاری و تعامل آدم‌هایی بود که در کن بودند. مثلا قرار بود بیرون رستورانی، فیلمبرداری کنیم در همان حین که مشغول فیلمبرداری بودیم مدیریت رستوران آمد و به ما گفت اگر بخواهید می‌توانید در رستوران هم فیلمبرداری کنید و از این موارد همکاری خیلی زیاد پیش آمد و به نظرم فوق‌العاده بود.

 

آیا در طول تولید فیلم در کن بنیاد سینمایی فارابی و نهادهای دولتی ایران همکاری مشخصی داشتند که کارهای تولید فیلم بهتر پیش رود؟

 

در مرحله پیش‌تولید کارهای مربوط به دعوتنامه توسط فارابی انجام شد اما در طول مدت تولید در کن همکاری از سوی فارابی صورت نگرفت. با اینکه ما دوست داشتیم چنین همکاری موجود باشد شاید آنها هم دوست داشتند اما عملا اتفاقی نیفتاد و همه کارها را خودمان انجام دادیم.

 

نام جشنواره کن به هرحال به عنوان فیلم هنری گره خورده است و در ابتدای صحبت‌هایتان اشاره کردید طرح اولیه برای تولید فیلمی کوتاه و هنری بوده است، آیا در طول تولید فیلم وسوسه نشدید فیلمی هنری بسازید؟

 

به هر حال در جشنواره کن تحت تاثیر فضای هنری قرار می‌گیرید ولی تولید ما طوری برنامه‌ریزی شده بود و پیش می‌رفت که اگر هم وسوسه می‌شدم برای ساختن فیلم هنری دیر بود، باید با همان روالی که در نظر داشتیم پیش می‌رفتیم و اگر می‌خواستم به این وسوسه فیلم هنری بپردازم در نهایت با فیلمی چندپاره مواجه می‌شدیم و فکر می‌کنم اتفاق خوبی نمی‌افتاد.

 

از میان کارگردانان‌هایی که می‌دانستید حتما در فیلم خواهند بود فقط استیون اسپیلبرگ قطعی بود یا کارگردان‌های دیگری هم قرار بود در فیلم باشند؟

 

بله، خیلی هم خوشحال بودیم که استیون اسپیلبرگ رییس هیات داوران کن است چرا که نام‌ آشنایی در جامعه ما است، برخلاف امسال که جین کمپیون، رییس هیات داوران بود و به اندازه اسپیلبرگ آشنا و مشهور نیست و این شانس بزرگی برای ما بود.

 

حضور استیون اسپیلبرگ در جشنواره کن قطعی بود و در روند فیلم متوجه می‌شویم که قرار است شخصیت اصلی فیلم با استیون اسپیلبرگ دیدار کند اما در نهایت مواجهه شخصیت اصلی با اسپیلبرگ کم‌اثر است و توقعات تماشاگر را برآورده نمی‌کند، آیا محدودیت‌های تولید سبب این اتفاق شد؟

 

آنچه برایم مهم بود واقعی بودن این برخورد و اتفاق بود و آنچه در فیلم می‌بینید خیلی واقعی است. در کن این امکان را داشتیم تا صحنه‌های مفصل‌تری با آدم‌هایی که می‌شناختیم داشته باشیم. مثلا می‌توانستیم با آقای فرهادی صحنه مفصلی داشته باشیم یا می‌توانستیم در موقعیت دیگری اسپیلبرگ را ببینیم اما می‌خواستیم وضعیتی واقعی را داشته باشیم تا با کلیت فیلم هماهنگ باشد و نمی‌خواستیم صحنه‌یی نمایشی با اسپیلبرگ داشته باشیم و به فضای مستند فیلم لطمه بخورد.

 

در فرآیند تولید ایده یا طرحی بود که خیلی دوست داشته باشید حتما اجرا شود و در فیلم باشد اما موفق نشدید که آن رادر فیلم داشته باشید؟

 

بله، می‌خواستم زمانی که اسپیلبرگ روی فرش قرمز می‌آید با شاخه‌یی گل به سمت او بروم اما دیدم که نیروهای امنیتی همه با اسلحه دور اسپیلبرگ را گرفته‌اند و این اتفاق امکان‌پذیر نشد.

 

بله، اما باتوجه به اینکه این برخورد جزو نقاط اوج فیلم هم محسوب می‌شود، به نظر می‌آید که می‌توانست صحنه مفصل‌تر و موثرتری باشد؟

 

بله، در ذهن ما نیز چنین وضعیتی بود اما موانعی باعث شد که نتوانیم به آن وضع دست یابیم. نمی‌دانم خبردارید یا نه، در جشنواره کن سال گذشته یکی از حاضران در جشنواره کن به کریستف والتذ (از داوران جشنواره کن) با چاقو حمله‌ور و همین مساله باعث شد تا حفاظت و امنیت در جشنواره تشدید شود. این وضعیت باعث شد تا شرایط برای صحنه برخورد با اسپیلبرگ خیلی سخت‌تر شود.

 

برای اصغر فرهادی طرح و برنامه‌یی نداشتید که بتوانید از حضور ایشان هم در فیلم استفاده کنید؟

 

تصمیم گرفتیم که این کار را نکنیم، یکی به دلیل همان وضعیت امنیتی و مهم‌تر به این دلیل که اگر برخورد شخصیت اصلی فیلم با آقای فرهادی به سهولت صورت می‌گرفت این توقع برای تماشاگر پیش می‌آمد که دیدن و صحبت مفصل با اسپیلبرگ کاملا امکان‌پذیر است. برای اینکه وضعیت شخصیت واقعی به نظر بیاید، دزدی را قبل از دیدن استیون اسپیلبرگ قرار دادم.

 

فکر نمی‌کنید روند دراماتیک کاراکتر اصلی پس از رسیدنش به کن افت می‌کند و شخصیت نه با موانع جدی برخورد و نه شرایط منسجمی را طی می‌کند که این سفر برای او کار کرد تحول شخصیت، دقیق‌تر تحول دیدگاه شخصیت را داشته باشد؟

 

چرا قبول دارم، فیلم کمبودهایی دارد و الان که فیلم را می‌بینم متوجه این کم و کسری‌ها می‌شوم و ای کاش اتفاقات دیگری می‌افتاد اما براساس شرایطی که داشتیم و می‌خواستیم از اتفاقات واقعی بیشتر بهره ببریم و از وضعیت‌های نمایشی فاصله بگیریم، فکر می‌کنم در نهایت به منظورمان رسیده‌ایم.

 

نسبت به فیلم اول تان «خوابم می‌آد» فیلم «ردکارپت» را چگونه ارزیابی می‌کنید و به نظرتان این فیلم در ادامه فیلم قبلی بود؟

 

به طور کلی این فیلم با فیلم اولم خیلی متفاوت بود و فیلم بعدی‌ام نیز احتمالا با این دو فیلم خیلی متفاوت خواهد بود. آنچه برای من خیلی اهمیت دارد این است که فیلم‌های من شبیه فیلم‌های دیگران نیست.

 

خود شما هم شبیه خیلی‌های دیگر که در سینمای ایران کار می‌کنند، نیستید.

 

منظورم این است که «خوابم می‌آد» شبیه فیلم‌هایی که معمولا در سینمای ایران ساخته می‌شود نبود و پس از آن هم فیلمی شبیه «خوابم می‌آد» ساخته نشد. به نظرم «خوابم می‌آد» تولید سختی داشت و «رد کارپت» هم سختی‌های خودش را.

 

در هر دو فیلمی که شما ساخته‌اید ما با آغازهای خیلی خوب، پایان‌های نسبتا خوب و میان‌های ناقص مواجهیم، به نظر خودتان علت این اختلاف سطح در کلیت دو فیلم چیست؟

 

تا حدی نظرتان را قبول دارم اما پایان هر دوفیلم خیلی خوب است، به خصوص پایان «خوابم می‌آد» اما پیش از پایان هر دو فیلم را می‌پذیرم که نقص‌هایی دارد و باید سعی کنم این نقصان را در فیلم‌های بعدی‌ام برطرف کنم.

 

یعنی شرایط بیرونی و خارج از کار در این نقصان‌ها و کمبودها تاثیری نداشته است؟

 

نه، نقص‌های فیلم را نباید بر گردن چیزی بیرون از کار انداخت و کارگردان باید مسوولیتش را بپذیرد.

 

عدم رضایت که گفتید در فیلم «رد کارپت» بر آن متمرکزتر بودید، مواجهه‌یی که در فیلم از سوی شخصیت اصلی با آن شده خیلی خیرخواهانه و حتی سرخوشانه است، در حالی که این حس عدم رضایت می‌تواند باعث ایجاد خطر هم بشود و شخصیت اصلی را در موقعیت‌های مخاطره‌آمیزتری قرار دهد؟

 

کاراکتر «رد کارپت» از شدت سادگی متوهم شده است و این نکته خیلی برایم مهم بود و خواستم بیشتر بر این وجوهی که در فیلم می‌بینید بپردازم.

 

پیش بینی تان از اکران چگونه است؟

 

فکر می‌کنم اتفاقات خوبی برای اکران بیفتد و امیدوارم که این‌طور بشود، چون اگر اکران «ردکارپت» در ماه رمضان موفق باشد، می‌توان از سال آینده به اکران ماه رمضان امیدوار بود.

 

منبع : قدرنیوز-ایرآن مطلب-rezaattaran.org

اکران فیلم سینمایی رد کارپت از 4 تیرماه در سراسر ایران آغاز شد

کارگردان: رضا عطاران

تهیه کننده و مدیر فیلمبرداری: احمد احمدی

محصول: ایران نوین فیلم

پخش:فیلمیران

 

به گفته علی سرتیپی رضا عطاران از ساعت 20 تا 23 پنجشنبه 5 تیرماه در سینما آزادی و از ساعت 20 تا 22:30 جمعه 6 تیرماه در سینما قدس با مخاطبانش به گفتگو خواهد نشست

 

 

 

[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...]

:: بازدید از این مطلب : 28

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

Migrate To Canada

هر آنچه که در مورد رشته های نیروی متخصص فدرال باید بدانید (بخش اول)

یکی از بهترین راه های دریافت اقامت کانادا، روش federal skilled worker یا مهاجرت کارکنان ماهر فدرال می باشد.در این برنامه متقاضیانی که دارای مدرک تحصیلی مورد نیاز کانادا، مدرک زبان و یکسال سابقه کار فول تایم یاکار پارت تایم برابر آن طی ده سال گذشته هستند میتوانند برای آینده ای درخشان جهت کار، تحصیل، اقامت در کانادا برنامه ریزی کنند. لیست رشته های فدرال (50 رشته) را اینجا ببیند. در ابتدای کار شما نیاز به ارزیابی و معادل سازی مدارک تحصیلی برای مهاجرت به کانادا توسط موسسه WES دارید. البته در مورد آزمون IELTS و TEF و محاسبه نمره آن برای مهاجرت به کانادا خوب تحقیق کنید. مشاغل، سابقه کار و گواهی سابق کار برای مهاجرت به کانادا نیز دارای امتیاز بندی و شرایط خود است که در پست های بعدی در مورد آن توضیح خواهیم داد.

در حال حاضر تا ژانویه 2015 تعداد 25000 پرونده با سقف 1000 پرونده برای هر رشته پذیرفته خواهد شد.(اینجا را کلیک کنید تا از تعداد رشته های تکمیل شده کارکنان ماهر فدرال اطلاع یابید)

تمام متقاضیانی که فایل نامبر دریافت کرده اند برمبنای نیاز بازار کار کانادا به رشته و سابقه کار آنها و میزان انطباق آنها با زندگی در کانادا گزینش شده اند. لذا تمام کسانیکه از طریق روش کارکنان ماهر فدرال کارت PR کانادا را دریافت می کنند، شانس بسیار بالایی برای داشتن درآمد بالا، یافتن سریع کار و انطباق با جامعه کانادایی برخوردارند.

 

در لیست زیر شما 25 رشته محبوب کانادا را طبق کد NOC با میزان درآمد و نوع کار در کانادا . . . .


ادامه مطلب (کلیک کنید)



:: بازدید از این مطلب : 28
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی
معمولا از گوگل و موتور جستجو قدرتمند آن در طول روز به مراتب بهره می‌بریم؛ اما این موتور جستجو در کنار داده‌ها و اطلاعات جدی و ارزشمندی که می‌دهد، ترفندهای مخفی سرگرم کننده‌ای نیز دارد که گاهی می‌توان با آن‌ها برای مدتی وقت گذراند و سرگرم شد. در اینجا هشت نمونه از این ترفندهای جالب و سرگرم کننده را به شما نشان می‌دهیم.

Tilt یا Askew

صفحه نخست موتور جستجو گوگل را باز و یکی از کلید واژه‌های tilt یا askew را در آن جستجو کنید. خواهید دید که نتایج جستجو به شکلی جالب کمی کج و مورب به شما نمایش داده خواهید شد.

Zerg rush

این ترفند سرگرم کننده‌ای است که تا اندازه بسیاری از بازی دیجیتالی Star Craft برگرفته شده است. کلید واژه Zerg rush را در موتور جستجوی گوگل وارد کنید. در این صورت O‌های گوگل تبدیل به بیگانگان فضایی می‌شوند که همه نتایج جستجو را یک به یک می‌خورند و از بین می‌برند! این بیگانگان را با دو بار کلیک بر آن‌ها از بین ببرید.

Festivus

اگر این کلید واژه را در موتور جستجوی گوگل وارد کنید، میله پرچمی را در سمت چپ تصویر خواهید دید. به سمت پایین صفحه Scroll کنید تا پایه این میله پرچم را نیز ببینید.

Webdriver torso

وارد کردن این کلیدواژه در گوگل منجر به آن می‌شود که لوگو گوگل در قسمت بالا و سمت چپ با مستطیل‌هایی که اتفاقی رنگ آن‌ها تغییر می‌کند، جایگزین شود.

Atari breakout


با این ترفند پنهانی، می‌توانید یکی از بازی‌های جذاب و قدیمی Atari را در مرورگر خود بازی کنید! برای این کار در موتور جستجو گوگل بر Images کلیک و کلید واژه Atari breakout را وارد کنید.


Do a barrel roll

نکته اینکه شاید این ترفند در همه مرورگرها عمل نکند؛ برای نمونه، در Opera این ترفند کارگر نیست. کلید واژه do a barrel roll را در موتور جستجو گوگل جستجو کنید و پیش از آنکه نتایج به شما نمایش داده شود، صفحه گوگل یک چرخش ۳۶۰ درجه ای خواهد داشت.

Google in 1998

آیا دوست دارید بدانید صفحه گوگل در سال ۱۹۹۸ چگونه و چه شکلی بوده است، کلیدواژه Google in ۱۹۹۸ را در این موتور جستجو وارد کنید و به اواخر دهه ۹۰ میلادی بروید. برای بازگشت به زمان حاضر، روی لینک Take me back to the present کلیک کنید.

Blink HTML

با وارد کردن این کلیدواژه در موتور جستجو گوگل، پس از نشان دادن نتایج جستجو، خواهید دید که واژه های Blink و HTML در نتایج جستجو به شما چشمک می زنند.

این‌ها چند نمونه از ترفندهای جالب و سرگرم کننده گوگل بود. البته گوگل از این ترفندهای مخفی زیاد دارد که بسیاری از آن‌ها جنبه کاربردی دارند. ما در اینجا به شما نمونه‌های سرگرم کننده را نشان دادیم. آیا شما ترفندهای سرگرم کننده یا کاربردی دیگری از گوگل سراغ دارید؟


:: بازدید از این مطلب : 36
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

quebec_investor_program_ganji_iran_canada_180

تغییرات برنامه سرمایه گذاری کبک

همانطور که قبلا در مورد برنامه سرمایه گذاری کبک Quebec Investor Program به اطلاع شما رساندیم، این برنامه در شهریور ماه امسال آغاز خواهد شد و متقاضیان با پرداخت 180 هزار دلار اقامت دائم کانادا را بدون هیچ شرطی برای خود و خانواده دریافت می کنند.

به گفته آقای گنجی – وکیل رسمی مهاجرت کانادا- امسال در این برنامه تغییرات اساسی در نحوه گزینش متقاضیان و قرعه کشی صورت خواهد گرفت. اولین تغییر افزایش زمان دریافت پرونده هااست. قبلا قرار بود این برنامه برای 10 روز باز باشد ولی در حال حاضر این زمان به حدود چندماه افزایش پیدا خواهد کرد، اما از متقاضیان مدارک و مستندات بسیار کاملی نسبت به سال پیش خواهند خواست.

این بدان معنی است که استرس ارسال پرونده طی دو هفته شهریور ماه از بین رفته است و نحوه انتخاب با قرعه کشی تغییر خواهد کردو متقاضیانی که پرونده . . . .


برای مطالعه ادامه مطلب کلیک کنید:



:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 47
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

BIXI-Montreal

 دوچرخه سواری در مونترال کانادا

 ترافیک و آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تصادفات مرگ بار و... تنها نوک قله کوه مشکلاتی هستند که تردد روزافزون خودروهای موتوری مسبب آنهاست. ابزاری که تا چند دهه پیش در ایالات متحده به عنوان «آزادی آمریکایی» مورد تقدیر قرار می‌گرفت امروز نفس انسان شهرنشین را بریده، اکسیژن زمین را بلعیده و به اعتقاد محققان یکی از دلائل اصلی گرمایش جو زمین است.

چه باید کرد؟ بی تردید نسخه آماده‌ای برای دفع نارسایی‌های برشمرده وجود ندارد اما در عین حال شک نمی‌توان داشت که هرجا مشکلی و دردی وجود دارد باید دارویی هم درکار باشد. به نظر می‌آید که راه حل مشکلات برشمرده ساده نیست و همانطور که موضوع خود پیچیده است راه حل آن نیز باید یک راه حل ترکیبی باشد.

به نظر بسیاری از شهروندان شهرهای بزرگ استفاده از دوچرخه یکی از بخش‌های جدی پاسخ به مسائل بالاست. بالاخره در سال‌های گذشته یک ذهن روشن «تاکسی دوچرخهای‌» را ابداع کرد. این همان چیزی‌ست که در مونترال بیکسی Bixi نامیده می‌شود.

به نوشته دانشنامه آزاد ویکی‌پدیا «بیکسی»، که نام دوچرخه‌های شهری همگانی در مونترال است، از ترکیب دو واژه دوچرخه(bicycle) و تاکسی (taxi) به وجود آمده و یکی از وسیله‌های ترابری شهری به شمار می‌آید. دوچرخه‌های بیکسی در مونترال جزو سیستم‌های دوچرخه عمومی محسوب می‌شوند که با هدف دلگرمی شهروندان برای به‌کارگیری دوچرخه به جای خودرو برای مسافرت‌های کوتاه درون شهری ایجاد شده‌اند.

سیستم دوچرخه‌های عمومی به کاربران این توانایی را می‌دهد که با صرف هزینه‌ای ناچیز دوچرخه‌ای را از مکانی مشخص برداشته و پس از بهره‌گیری به مکان دیگر بازگردانند. هم اکنون بسیاری از شهرها مانند بوستون، نیویورک، تورنتو، و مونترال از این سیستم برخوردارند.

این سیستم در مونترال در سال ۲۰۰۹ راه‌اندازی شده و تاکنون ۵۰۰۰ دوچرخه را در ۵۰۰ ایستگاه گوناگون . . . . 



ادامه مطلب، کلیک کنید



:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 48
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()
نوشته شده توسط : گنجی

Get a Job in Canada Today

هر آنچه که در مورد رشته های نیروی متخصص فدرال باید بدانید (بخش دوم)

برنامه نیروی متخصص فدرال کانادا The Federal Skilled Worker Program - FSWP یکی از معروفترین راه های اخذ اقامت کانادا یا همان کارت پی آر Permanenet Resident -PR می باشد. متقاضیان با داشتن شرایط مهاجرت به کانادا و بدست آوردن امتیاز مهاجرت به کانادا و اثبات سابقه کار و تخصص مورد نیاز می توانند تا ابتدای ژانویه 2015 یا قبل از ظرفیت 1000 نفر (هر کدام که زودتر فرا رسد) اقدام کنند. برای اقدام اخذ اقامت کانادا؛ متقاضیان باید حداقل یکسال سابقه کار دائم یا برابر آن سابقه کار نیمه وقت (پارت تایم) طی 10 سال گذشته در یکی از 50 رشته مورد قبول دولت کانادا باشند.حداکثر حدود 25000 پرونده برای بررسی اولیه پذیرفته خواهند شد، که بسیار سریع در حال پر شدن هستند. برای اطلاع از تعداد رشته های تکمیل ظرفیت شده فدرال اینجا را کلیک کنید.

تمام پذیرفته شدگان براساس نیاز بازار کار کانادا انتخاب خواهند شد، پس تمام کسانیکه از این طریق وارد کانادا می شوند پتانسیل بالایی برای یافتن کار و درآمد خوب خواهند داشت.

در خبر قبلی موسسه مهاجرتی گنجی در مورد هر آنچه که در مورد رشته های نیروی متخصص فدرال باید بدانید (بخش اول)، ما 25 رشته از 50 رشته مهاجرت کارکنان ماهر فدرال (FSW) را بررسی نمودیم. در لیست زیر  شما 25 رشته محبوب دیگر کانادا را طبق کد NOC با میزان درآمد و نوع کار در کانادا خواهید دید، عناوین و مثالهای ذکر شده برای هر شغل تنها بخشی از کل عناوین است و تنها معیار برای قبولی شما اطلاع کافی از کد های شغلی NOC و  متن سابقه کار شما و عناوین مرتبط مانند بیمه، سابقه کار و ... می باشد:

 

26- Software engineers and designers

مهندس کامپیوتر نرم افزار و طراح - کد NOC2173

بخشی از شرح وظایف: مهندس نرم افزار و طراح، مسول توسعه برنامه های کامپیوتری، رفع اشکالات، ایجاد نرم افزار ها، بانک های اطلاعاتی و نرم افزار های ارتباطی و مخابراتی و ...، فعالیت در زمینه تحلیل، طراحی، ساخت و راه اندازی دستگاه ها و بررسی و شناخت مجموعه های سخت افزاری و نرم افزاری موجود، نگه داری و عیب یابی و طراحی و شبیه سازی، پردازش مجموعه های کوچک و متوسط نرم افزاری است.

میانگین درآمد در کانادا: 58،041 دلار کانادا در سال

چند نمونه از عناوین شغلی:

-          مهندس کامپیوتر- نرم افزار

-          مهندس کامپیوتر - عیب یابی و تست سیستم

-          مهندس کامپیوتر – ارتباطات و مخابرات

 



:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 58
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : 11 مرداد 1393 | نظرات ()